نوشته شده در تاریخ 94/12/5 ساعت 10:49 ص توسط دکتر بالتازار
بیمار : یه چرک خشک کن میخوام . پودریه .
نسخه یپچ : چه چرک خشک کنی ؟ اسمش چیه ؟
بیمار : از این پودرا ... !
( فرهنگ مصرف داروی ما صفره - صفر . )
___________________________
بیمار : قرص انگل میخوام .
نسخه پیچ : چه قرصی ؟ هر انگلی قرصش فرق می کنه .
بیمار : مال بچگونه است !
یعنی عامه مردم ( اعم از درس خوانده و نخوانده . دانشگاهی و غیره ) در زمینه مصرف دارو اطلاعات لازم را ندارند .
از مصرف خودسرانه دارو هیچ باکی ندارند .
خانم جوان : قرص لاغری دارین ؟ .
فروشنده " فرمولاین " رو معرفی کرد و گفت : این آلمانیه . خوبه .
خانم : شما تضمین می کنید ؟
فروشنده : آره .
صداشونو شنیدم و آروم گفتم : دارو با گارانتی دیده بودی ؟
نسخه پیچ : اوهو . داروخونه ما مد کرده !
فروشنده رو صدا کردم و گفتم : تضمین می کنی ؟ مگه تاثیر دارو هم تضمین داره ؟
حرفشو عوض کرد و گفت : من گیاهی بودن دارو رو تضمین کردم !
( بهترین داروی لاغری ... اصلاح تغذیه و داشتن تحرک است )
جانباز صداشو بلند کرد : باید پول بدیم چون خارجیه ؟ بازیکن فوتبال میره زمین 1 میلیارد می گیره . جانباز باید برای داروهاش پول بده . دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است .
خانمی میانسال ناراحت شد و گفت : خوب نمی رفتی .
جانباز : نمی رفتم تو چیکار می کردی ؟
خانم : نمی رفتی هم همون می شد که رفتی . منت سر ملت میذاری ؟
جانباز: منت سر دولت میذارم .
خانم : نه . منت سر مردم میذاری . برای ناموس خودت رفتی .
( نگاه کردم بینم این خانم چه سر و وضعی داره . دیدم چادری و سنگینه .
البته از حرفش که " برای ناموست رفتی " پیدا بود که با اصل دفاع مقدس مشکلی نداره . با طلبکاری و هیاهو و ... مخالفه . )
جوان : کوآموکسی کلاو 625 بدین ... دوره اش چند روزه ؟!
فروشنده : نمی دونم . دکترتون باید بگه .
جوان : من سینوس هام عادت کرده ! 2 ورق بدین .
خرید و پرسید : 6 ساعت یه باره ؟
نسخه پیچ : نه . 8 ساعته است .
رفت بیرون و برگشت و گفت : 2 ورق دیگه هم بدین !
( این طرز مصرف دارو در ایرانه ! )
فروشنده برای آموزش بیمار سوند رو از پوشش در آورده بود .
البته با دستمال کاغذی اونو گرفته بود !
اومد پیشم و گفت : دکتر اینو تا کجا باید فرو کنه ؟!
گفتم : این استریله ؟ چرا بازش کردی ؟
دیدم داره با دستمال کاغذی پاکش می کنه !
گفتم : با دستکش استریل باید استفاده بشه . پرستاری - بهیاری - کسی که وارده باید بیاد خونه براشون بذاره و به اونا یاد بده .
جوان داروشو که گرفت از من پرسید : یه برگه استعلاجی دارم مهر داره برام می نویسین ؟
گفتم : پزشک باید بنویسه .
گفت : شما نمی نویسین ؟ میخوام خطش دکتری باشه .
نسخه پیچ : ما خطمون داغونه .
جوان : همون دیگه . میخوام دکتری باشه .
نسخه پیچ : نه . از اون ور داغونه !
گفتم : خط ما خوبه . دکتری نیست .
جوان خندید و رفت .
نسخه پیچ : خواستم از زیرش در برم گفتم خطمون داغون گفت چه بهتر ! منم گفتم از اون ور داغونه .
نسخه پیچ : من یه مطلب کاملا عقلی میگم . شما خودتون قضاوت کنین . من دکترای فیزیک دارم یا روابط بین الملل یا هر چی . چرا من باید 50-40 تومن هزینه کنم که برم مجلس ؟ که برم به مردم خدمت کنم ؟ که آیا رای بیارم یا نیارم ؟ پس بدونین که همش برای منافعه . اونی هم که کمک می کنه همینطور . میخواد فردا که این رای آورد جایی براش جبران کنه .
گفتم : فلانی ! تو مال زمانی هستی که پوست گراز به خودشون می بستن و تو غاز زندگی می کردن . گفت : پوست گراز نبود . برگ انجیر بود !
( مگه میشه بدون حکومت ؟ ما تو داروخانه که 40 تا نیرو داریم از رییس بی نیاز نیستیم .
من رای نمیدم چون ممکنه اون فرد بره بالا و بخوره و ... !!! این هم شد دلیل ؟
مسئولیت ما سنگینه . مسئولیت خواص از ما هم سنگین تره )